تحلیل پارتوئی یا قاعده 80:20

مبناي اين روش اين است كه 80 درصد از موارد خوب و نتايج مورد نظر با صرف 20% از تلاشها و منابع قابل حصول هستند.

اين روش بسيار جذاب است و در دنياي امروز بسيار كاربرد و طرفدار پيدا كرده است. اما آيا همه ميتوانند از اين روش استفاده كنند؟

ادامه نوشته

برنامه تدبیر رادیو اقتصاد

آقای دکتر رامبد باراندوست، مدتهاست که برنامه تدبیر را در حوزه مدیریت و منابع انسانی برای رادیو اقتصاد سردبیری میکنند. انصافاً برنامه خوبی است که من همیشه مشتری آن هستم. تقریباً تمام حوزه های منابع انسانی را با مهمانان مطرح میکنند و مهمانان بنده خدا را به چالش میکشند. نتیجه به نظرم واقعاً جالب است.

افسوس که وقت آن برای صاحبان کسب و کار چندان مناسب نیست تا بشنوند و بهره بیشتر ببرند.

این مشکل را هم ایشان حل کرده اند. با کمک همکارانشان، محتوای برنامه ها را پیاده سازی کرده و در وبلاگ برنامه قرار میدهند. محتوای خوبی برای مطالعه ایجاد شده که به نظرم مرجع خوبی است برای تمام بحثهای منابع انسانی.

این محتوا میتواند تبدیل به مجموعه غنی ای شود که داشتن آن برای هرکس که با منابع انسانی سر و کاری دارد، حتماً سودمند خواهد بود.

به ایشان به خاطر این کار ارزنده تبریک باید گفت.

پیشنهاد میکنم سری بزنید و در برنامه مطالعه خود قرار دهید.

سربلند باشید

تقابل و عدم درك در سازمانها

وقتي افراد سازمان، يا افراد و مديران سازمان، نتوانند با هم تعامل كنند و نتوانند به درك مشتركي برسند، سازمان دچار مشكلات جدي ميشود. اين درست مثل شرايطي است كه چند راننده، هر يك سعي كنند ماشيني را در جهت مورد نظر خودشان، جهتي كه آن را مناسب ميدانند،‌ هدايت كنند.

حتما هر كدام از اين راننده هم براي خود دلايل كافي دارند، اما آنچه مهم است، اين است كه ماشين بالاخره به جائي نميرسد.

اما چاره چيست و اشكال كجاست؟

ادامه نوشته

آشنائی با I ها (اثرگذاران)

اگر در تعاملات مشکل دارید، اگر سازمان شما به مسی نیاز دارد که بدن خستگی با مشتریان در ارتباط باشد، و بر آنها اثر مطلوبی بگذارد، باید دنبال High I ها باشید.

متاسفانه تجربه ما نشان میدهد که در میان ایرانیان، که به مردم داری و رعایت آداب معاشرت مشهورند، در بعد رفتار سازمانی با کمبود افرادی که پارامتر I توسعه یافته داشته و قادر به تعاملات موفق باشند، مواجه هستیم.

پس اگر یک High I در سازمانتان دارید، قدر او را خوب بدانید. نکاتی که در ادامه مطلب آمده در این راه به شما کمک میکنند.

ادامه نوشته

آشنائی با S ها (با ثباتها)

اگر شما کارتان فنی است، اگر به تداوم کار با یک سرعت (چه تند یا کند) اهمیت میدهید، اگر نیاز به مشاوران عمیق دارید، اگر شتابزدگی ممکن است به نفع شما نباشد، شما به S ها نیاز دارید و بهتر است آنها را خوب بشناسید.

آنها بسیار زود رنج اند، خوب است بدانید که چطور میتوانید به آنها کمک کنید که بهتر باشند و چخ نکنید که آنها را آزار ندهید.

این مطلب برای شناخت بهتر S ها تنظیم شده است.

ادامه نوشته

انواع خطاهاي سازماني

در وبلاگ دنياي چابك (كه تازه كشفش كرده ام و از اين بابت بسيار خوشحالم)،‌ مطلب خيلي جالبي ديدم كه سالهاست آن را حس كرده ام و حس كرده ايم، اما هرگز نتوانسته بودم آن را چنين خوب، تبيين كنم كه آنجا شده است:

ادامه نوشته

با D ها چه کنیم؟

بازهم در ادامه بحث شیرینی که در مورد اقدامات بعد از شناخت شیوه رفتاری افراد داشتیم، فکر میکردم که شاید این سوال مطرح شود که وقتی فهمیدیم فردی فلان شاخصه را دارد، حالا چه کنیم؟

اینجا در مورد D ها میگویم:

ادامه نوشته

DISC و MBTI

برای شناخت منابع انسانی و انسانها، روشها و مدلهای مختلفی وجود دارد. یکی از معروفترین و پرطرفدارترین این مدلها، مدل MBTI است. البته نمیدانم که این یک مدل است یا یک روش، یا چیز دیگر، اگر خطا کردم، ببخشید.

هرکدام از این مدلها و روشها، کاربردها، مزایا و معایب خود را دارند.

چون خیلی از دوستان در این مورئ میپرسند، فکر کردم مقایسه مختصری بکنم.

به صورت خیلی مختصر میتوان گفت که DISC بیشتر شیوه رفتاری فرد را مشخص میکند، و نشانه های آن مشهود تر و البته موثرتر در سازمان است. در حالیکه نتایج MBTI بیشتر شیوه تفکر فرد را ارائه میدهد.

البته پرسشنامه های آنها هم متفاوت هستند و من شخصا از پرسشنامه های DISC بیشتر خوشم میآید، چون ساده تر و کوتاه تر هستند.

این فقط سر نخی بود برای مطالعه بیشتر...

سربلند باشید.

360 درجه مقدماتی

قبلاً در مورد اینکه میتوانید یک بازخورد 360 درجه از خودتان (و یا از همکارانتان) داشته باشید صحبت کردم (اینجا)، امروز در خبرنامه HBR یک ویدیوی آموزنده عیناً در همین مورد دیدم (اینجا)، فقط 2 دقیقه است.

اما اگر حوصله ندارید، من آن را خلاصه کردم:

ادامه نوشته

باز هم توسعه شغل

اينكه هر فرد نخواهد در سمتي كه كارش را شروع كرده،‌بازنشسته شود، يا چند سالي در آن بماند،‌ امري است كه غير طبيعي اش نميتواند دانست.

گرچه S ها خيلي به حفظ وضع موجود علاقمند هستند، اما اين علاقه را هم نميتوان و نبايد به درجازدن تفسير نمود.

اما اين مسئله سازمانها را آزار ميدهد، هر كس، تا چيزي ياد ميگيرد، ميخواهد بالا برود. با اين مسئله چه بايد كرد؟

ادامه نوشته

مواظب آرزوهايتان باشيد!

اين نوشته و نصيحت معروفي است. من خيلي وقتها در تعامل با مشتريان و مديران سازمانها ياد اين نصيحت مي افتم.

خيلي اوقات وقتي نتايج تجزيه و تحليل رفتار سازماني كاركنان سازمانها را بررسي ميكنيم، (اين مختص ايران هم نيست) ميبينيم كه افراد برخي شاخصه هاي خود را نسبت به رفتار ترجيحي خودشان، اصلاح كرده اند. اين به زبان ساده يعني افت راندمان.

نكته جالب اينجاست كه اين تغيير در جهت مطلوب سازمان هم نيست، اما منشاء اصلي آن خود سازمان و مديران آن هستند.

چطور؟

ادامه نوشته

يك ماتريس ساده

در يكي از مراجع اينترنتي مارتيس ساده اي ديدم كه به نظرم ساده ترين تشريح شاخصه هاي رفتاري در مدل DISC است.

فكر كردم سادگي زيباست. اما حتما توجه بايد داشت كه اين تمام داستان نيست.

اينهم ماتريس:

تمركز بر كارها و جوانب آنتمركز بر افراد و مسائل آنها
DIآغازگر و برونگرا
CSعكس العملي و درونگرا

خيلي ساده است. اميدوارم سادگي گمراه كننده نباشد.

اين تعبير در مورد شديد ترين شاخصه رفتاري فرد است، البته با تركيب پارامترها، موضوع فرق ميكند.

سربلند باشيد

توسعه شغل، يا توسعه شاغل؟

در پي بحثهائي كه در مورد اقدامات بعد از شناخت شاخصه هاي رفتاري همكاران داشتيم (اينجا)، نتوانستم فكرم را از موضوع جدا كنم. كمي فكر،‌كمي مطالعه، كمي مشورت، به اين نتيجه رسيدم كه بحث ما در واقع اينجاست كه گاهي بايد شغل را توسعه دهيم، گاهي شاغل را.

اين يك بحث خيلي عميق است، سعي ميكنم اينجا فقط طرحش كنم.

ادامه نوشته

High D های مظلوم!

هرچه ميخوانيم و ميبينيم، اين است كه D ها چنين و چنان ميكنند. اما كمتر كسي ميداند كه چه به اين D هاي طفلكي ميگذرد.
بعد از تشريح I و S به نظرم رسيد كمي هم راجع به D بگويم. شاید مظلومیت آخرین صفتی باشد که برای High D ها به ذهن برسد، اما آنها واقعاً در سازمانها مظلوم واقع میشوند.
مصاحبه های مدیران بزرگ و موفق در دورانی که فراموش شده اند را اگر خوانده باشید، مفهوم این مظلومیت را درک میکنید. اما راستی چرا چنین میشود؟
 
ادامه نوشته

بعد از شناخت چه كنيم؟

آقاي واحد در مورد مطلبي كه در مورد شناخت نيازهايمان و موجوديهايمان نوشته بودم، نظري ابراز نموده بودند كه به نظرم مشكل خيلي از ماست. آن را اينجا ميآورم تا در موردش بيشتر بتوانيم صحبت كنيم. اصل مطلبپ اينجاست.

نظرات ديگري كه در اين مورد ابراز ميشود،‌به مرور همراه با پاسخ من، به پايان مطلب اضافه ميشود.

نظرات جدیدی به انتهای متن اضافه شد. 1391/01/08

نظرات به روز شد : 1391/01/14

ادامه نوشته

كاري براي روزهاي خلوت

گرچه رسماً روزهاي كاري شروع شده، اما همه ميدانيم كه حداقل تا 20 روز اول سال، واقعاً كار مهمي انجام نميشود. البته اگر مشتري اي داشته باشيد كه نيازمند خدمتي باشد، معمولاً اين بهانه ها را نخواهد پذيرفت.

اما در اين روزهاي سال ميتوان با صرف چند دقيقه وقت، يك كار سازماني مهم انجام داد:

درك ما و همكارانمان از مقتضيات رفتاري تصدي يك سمت، چقدر هم سو است؟

ادامه نوشته

سال نو . نگاه نو

سال نو شد، امروز اولين روز رسمي كار است.

كاش از امروز همه با نگاه نو كار را شروع كنيم.

بيائيد باور كنيم كه همه همكاران ما ميتوانند خوب باشند، 

باور كنيم در هر اختلاف نظر، هرگز تمام حقيقت نزد يك طرف نيست،

شايد ما به روشني نميدانيم يا روشن نكرده ايم كه چه ميخواهيم، شايد با كمي تغيير رويه ما، سازمانمان بهره ور تر شود....

و ما كه براي سازماني كار ميكنيم، باور كنيم كه موفقيت ما و سازمان به هم گره خورده است،

باور كنيم كه ماندن سازمان، به نفع ماست، و ما در آن نقش داريم.

باور كنيم كه مديران سازمان، راههاي بسيار ساده تري براي صرف ثروت اندوزي هم داشته اند،

و باور كنيم كه هيچ سازماني همكاران موثر خود را از دست نميدهد، سعي كنيم در آن زمره باشيم و گام اول را ما برداريم.

اميدوارم امسال براي تمام سازمانهاي ايراني، سالي پر از موفقيت باشد.

سربلند باشيد