حالا وقتش است؟

نيازي به گفتن نيست كه سازمانهاي ما اين روزها با چالشهايي مواجهند. برخي با چالشهاي معمول پايان سال، برخي با چالشهاي ناشي از تغيير نرخ ارز، برخي با چالش محدوديت بودجه اي مشتريان براي خريد و ... خلاصه هر كدام به نوعي چالشي را دارند. اصلاً مگر قرار است سازمان بي چالش باشد؟ :-)

در همين زمان است كه خيلي از مديران نياز به رسيدن به اهدافي را تعريف و تبيين ميكنند. ميخواهند محصول جديدي آماده شود، همايشي برنامه ريزي شود، هدف جديدي در فروش محقق شود، و ....

مثلاً در سازماني كه به اندازه كافي و پيش بيني شده فروش نداشته،‌مدير به اين نتيجه ميرسد كه براي انجام تعهدات مالي اش، (از جمله حقوق پرسنل)، بايد مقدار بيشتري فروش انجام شود.

خوب، واضح است كه اين كار را چه كسي بايد انجام دهد: همكاران. با هر زباني به همكاران مراجعه ميكند. موضوع را به آنها انتقال ميدهد. اما به هزار و يك دليل، خواهش او با استقبال مواجه نميشود.

ادامه اين مطلب را به كمي بازتر كردن اين موضوع اختصاص داده ام.

ادامه نوشته

قیف فروش

قيف فرايند فروشدر کار فروش مراحلی را طی میکنیم تا به فروش برسیم. این کارها باید دائماً پایش شوند و اثر بخشی آنها تحت کنترل باشد. باید یادمان باشد که ما در فروش نمیخواهیم چیزی را نه تحمیل کنیم و نه "بیندازیم" و برویم. ما میخواهیم بگوئیم که ما میتوانیم کمک کنیم. همین.

اما همین کار هم فرایندی دارد که باید آن را درست طی کنیم. شکل بالا این فرایند را خیلی خوب تصویر کرده است. طراحی آن از من نیست، فقط فارسی اش کرده ام، اما شرمنده ام که منبع آن را از یاد برده ام.

نحوه ی طی این فرایند هم مهم است که در ادامه مطلب به آن خواهم پرداخت.

ادامه نوشته

پافشاری مثبت

یکی از کارهای لازم در تعاملات اداری و به خصوص در کار فروش، پافشاری است، اما از نوع مثبت آن. گاهی این اقدام بسیار ضروری اشتباه تعبیر میشود و سبب بروز دردسرهای کاری، گاهی برخوردهای تند، میشود.

نگاهی به مفهوم درست این مقوله بکنیم.


ادامه نوشته

سند راهبردي فروش

شكي نيست كه فروش يكي از بخشهاي مهم در كسب و كار است. شايد به همين علت باشد كه در اكثر سيستمها، با ساماندهي اين بخش از فعاليتها، توجهي مهم شده است.

ما در سازمانمان، غير از حقوق احتمالاً بهتري كه براي بخش فروش در نظر گرفته ايم، چه كار سيستماتيكي انجام داده ايم؟

ادامه نوشته

شاخصه های رفتاری در تبلیغات

یکی از کاربردهای بررسی های رفتار سازمانی که شاید مهمترین کاربرد برای سازمانها باشد، به کارگیری یافته های این بررسی ها در بخش فروش است.

این کاربرد نه تنها برای چینش و گزینش کارکنان بخش فروش مطرح است، بلکه می تواند برای طراحی کمپین های تبلیغاتی متناسب با اهداف سازمان نیز به کار رود. این نوشتار به بررسی مختصر این دو جنبه اختصاص دارد.

ادامه نوشته

انواع روشهاي فروش

فروش يكي از حوزه هاي مورد علاقه در تقريبا تمام سازمانهاست. اما هر سازمان، محصولات يا خدماتش را به نوعي ميفروشد، به عبارت ديگر براي هر سازماني نوعي از فروش مناسب است.

اين نكته ساده اي است كه ضمن آگاهي همه از آن، بسياري اوقات در عمل از آن غفلت ميشود.

ادامه نوشته

نقش استراتژيك منابع انساني

بخش پایانی نظرات آقای واحد را که در بخش نظرات جا نشد، و عرایض من را در انتهای این مطلب بخوانید، توصیه میکنم حتما بخوانید.

اينترنت و سايتها و وبلاگها، پر است از نقش استرات‍يك منابع انساني در سازمانها. واقعاً نديده ام جائي را كه اين موضوع رد شده باشد. به همين نسبت هم كم ديده ام (لابد خوب نگشته ام) جائي را كه اين موضوع را براي مديران كاملاً باز كرده باشد.

سعي ميكنم در اينجا،‌نگاهي همراه با مثالي عملي داشته باشم به اين موضوع. موضوعي كه همين چند روز پيش با يكي از مديراني كه واقعا به اين مسئله اعتقاد دارد،‌به آن رسيديم و هنوز در حال بحثيم. البته بحثي سازنده و آموزنده براي من. شما هم به ما بپيونديد.

داستان از اينجا شروع شد:

ادامه نوشته

عملکرد فرد در بخش فروش

وقتی عملکرد شرکت در بخش فروش پائین است، همیشه انگشت اتهام و کم کاری به سوی کارشناسان فروش اشاره میکند. اما این درست نیست. انصاف هم نیست.

گذشته از گامهائی که برای شناسائی شیوه های فروش و تناسب آن با محصول و مخاطب باید برداشت، باید استعدادهای همکاران بخش فروش را هم در زمینه های مختلفی که مرتبط با کار فروش است ارزیابی نمود.

به طور کلی در یک فرآیند فروش چند کار لازم است:

ادامه نوشته

کاربرد رفتار سازمانی در بخش فروش

مدتهاست که ایمیلهای تبلیغاتی با عنوان "افزایش فروش" دریافت میکنم. لابد شما هم از این ایمیلها زیاد دریافت نموده اید. وقتی آن را باز میکنم، معمولاً یا تبلیغ CD های آموزشی است، یا سمینار و ...

گرچه یکی از معیارهای موفقیت آموزش مداوم است، اما آیا هرکس آموزش دید، همانی میشود که باید؟ یا اینکه در یک نگرش حدی دیگر، "نرود میخ آهنین در سنگ"؟

واقعاً هیچ چیز حتما درست یا حتما غلط نیست. نه آنکه هر کس آموزش دید، فروشنده موفقی میشود و نه آنکه اگر کسی فروشنده نبود، هیچوقت فروشنده نمیشود.

آموزش صحیح حتما عملکرد و نگرش هر فرد را تغییر میدهد. اما آیا میتوان شخصیت و رفتار هر فرد را تغییر داد؟ (در بحث تفاوت شخصیت و رفتار هم حرفهائی هست که باید روزی بزنیم) آیا میتوان از هر کسی یک فروشنده موفق ساخت؟

ادامه نوشته

نقش سرمایه انسانی در مدیریت موفق

همه میدانیم که مدیران ارشد، مامور اجرا و تحقق برنامه های راهبردی سازمان هستند. در این رهگذر، منابع انسانی، یا به عبارت بهتر سرمایه های انسانی، مهمترین منبعِ در اختیار مدیران است.

اما چطور؟

وقتی مدیر ارشد سازمان سیاستهای خود را تبیین کرد، و به درستی دیدگاه و ماموریت سازمان خود را دریافت، آنگاه باید در جستجوی منابعی برای پیاده سازی آنها باشد.

بگذارید با مثال پیش برویم...

ادامه نوشته