چه جور مديري ميخواهيد؟
به نظرم يرسد كه تمام سازمانها هر روز بيشتر از ديروز با مشكل منابع انساني دست به گريبان هستند. ولي وقتي ميپرسيم به درد بخور يعني چي؟ تقريباى جواب مناسبي نميگيريم.
سازمانها ميدانند كه كارها خوب پيش نميروند، فرآيندها خيلي بهره وري
ندارند، و فكر ميكنند كه يك سوپر من لازم است كه همه چيز را درست كند. اما
آيا واقعا اينطور است؟
همانطور كه حدس زده ايد، اين باور صحيح نيست. در جهان واقعي سوپر من وجود ندارد. ممكن است گاهي، به طور موقت،بعضي افراد بيايند و در سازمان يك مجموعه اقدامات (مفيد و غير مفيد) انجام دهند، اما اين سوپر مني ادامه نخواهد داشت.
اولين كار ما با اين دوستان اين است كه با هم بنشينيم و ببينيم آنها چه ميخواهند. معمولاً برخي خواسته ها تناقض دارند. آنها را كشف و رفع ميكنيم. معمولاً خواسته ها شفاف نيست. آنها را تحليل ميكنيم و شفافيت ميدهيم. وقتي مدل شايستگي را ايجاد كرديم با كارفرما آن را ميخوانيم و درك ميكنيم. معمولاً چند تغيير ضرورت مي يابد. تغييرات را اعمال ميكنيم.
گام بعدي اين است كه بدانيم آدم ايده آل و عين الگوي ما وجود نخواهد داشت. ما بايد ياد بگيريم از توان افراد،با توجه به گوناگوني آنها، استفاده كنيم. يعني بايد سطح توقع را با واقعيت ها تطبيق دهيم.
بعد بايد دنبال آدمها بگرديم. يا با آگهي، يا از بنگاههاي كاريابي. آنها را پس از غربال اوليه با الگوي شايستگي بسنجيم و چند نفر را به سازمان پيشنهاد كنيم. اين رويه خيلي زمان از برخي كارفرمايانمان صرفه جوئي كرده است.
وقتي الگو بدست آمد، برميگرديم به گام اول و به مدير ميگوئيم شما چنين مديري ميخواستيد، كه مثلا تصميم هاي حساب شده بگيرد. يا تصميم هاي سريع بگيرد، يا روابط عمومي خوب، براي شما حرف اول را ميزند و ...
بسياري از مديران اگر بدانند چه ميخواهند، ميتوانند آن را به خوبي مديريت كنند.
سربلند باشيد