عوامل موثر در موفقيت
من موافقم كه سيستمها مديريت در كشورهاي غربي، بازدهي بهتري از ما داشته اند، اما اين لزوما به دليل برتري نژادي و موي بور و چشمان آبي نيست. دلايل اين مسئله جاي ديگري نهفته است... البته به نظر من..
در اين مطلب اين دلايل را از ديدگاه رفتار سازماني بررسي ميكنيم:
:: عمل كنيم:
به نظرم يك تفاوت جدي آن است كه آنها هر كاري را كه نميكنند، يا هر كاري را كه انجام ميدهند، برايش دليل دارند و كارهاي مهم را حتما يا انجام ميدهند يا براي انجام آن زماني، ولو خيلي دور، قرار ميدهند. ما در اينجا خيلي شجاعانه اعتراف ميكنيم كه براي اين مسئله فكر و برنامه اي نداريم. همين! اين كه شجاعت نيست، هست؟ شجاعت اين است كه به جنگ اين مسئله برويم و اين معضلمان را حل كنيم.
:: شناخت و استفاده درست از ابزارها
آنها اول ميفهمند كه چه ميخواهند، بعد ميروند ابزارش را مي يابند، بعد بين گزينه ها،يكي را انتخاب ميكنند، روي آن هزينه ميكنند و از نتايج آن استفاده ميكنند. ما معمولاً سعي ميكنيم تمام اصول تئوري را ناكافي ارزيابي كنيم، بعد از ارائه كنندگان خدمات،ضمانت بخواهيم، بعد هم به جاي مشاهده نيمه پر در ليوان، كسي را بيابيم كه گناه ناكارآمدي آن ابزار را به گردنش بيندازيم. حالا با خيال راحت ميتوانيم زندگيمان را ادامه دهيم.
:: نقش شايسته سالاري:
در سيستمهاي مديريتي آنها، بر اساس شايسته سالاري و جانشين پروري، افراد در سمتهاي خود قرار ميگيرند. يعني در انتخاب افراد، از ابتدا به اين نكات توجه ميشود. و واقعاً توجه ميشود. يعني از اول به دنبال افراد سوپرمن كه وجود ندارد، نميروند. با بهترين وسائلشان، بهترين افراد ممكن را مي يابند، بين آنها بهترين را انتخاب ميكنند، با او كار ميكنند، و بهترين كارآئي را از او ميخواهند. ما تقريباً فقط خود شخص سوپرمن را قبول داريم و بس!
:: تلاش با هم
آنها براي بهتر شدن فرد تلاش ميكنند. چون باور دارند كه اگر او بهتر شود، به نفع آنهاست. پس برايش آموزش مناسب، مربي مناسب، حتي جلسات تمريني ميگذارند، تا او بهتر شود. ما فكر ميكنيم همه بايد مادر زاد بهترين باشند. آموزش يعني چه؟ يعني يك مركز پرهزينه و بدون بازده، پر از سخت افزارهاي گران.
:: خلاصه:
آنها بيچاره هستند، يعني چاره اي ندارند جز اينكه بهتر و بهتر شوند و از رقيبان جلو بزنند. ما به لطفا خدا، آن قدر منابع ملي داريم كه ظاهراً نيازي نداريم كه بهتر شويم. اما اين كفران نعمت است. ما با هر ديدگاه و باوري، بايد بهتر شويم. همه ما استعداد داريم (هم ما و هم آنها)، اما آنها باور كرده اند كه براي بهتر شدن، روشهاي علمي و آزموده شده هست، به جاي اختراع چرخ، بهتر است از آنها استفاده شود. ما هم روزي بايد اعتماد كنيم و عمل كنيم.
سربلند باشيد