تهديد يا فرصت؟

ادامه اين نوشته حاصل فكر من است، حتما شما هم ايده هاي بهتري داريد....
وقتي قيمت ارز بالا ميرود، يعني (متاسفانه) ارزش ريال پلئين ميآيد، يعني در مقياس جهاني حق الزحمه هاي ما به شدت نزول ميكند، اين خيلي خوب نيست. عواقب منفي هم زياد ميتواند داشته باشد، اما از اين تغيير چه استفاده اي ميتوان كرد؟
به نظرم بهترين استفاده در بعد صادرات است. بايد بتوانيم به سرعت به سمت بازارهاي حارجي حركت كنيم، اكنون اگر ما پروژه اي با 20 ميليون انجام ميداديم، به فرض ثابت نگه داشتن هزينه هاي داخلي در يك ماه اخير، قيمت پيشنهادي ما به طرفهاي حارجي ميتواند به يك سوم تقليل يابد، اگر محصول خوبي داشته باشيم، ميتوانيم قيمت را نصف كنيم، و بقيه را سود اضافه تلقي كنيم، يا مثلا در توسعه بازار و تحقيق بازار سرمايه گذاري كنيم.
ميدانم كه موانع زياد است، خيلي هم زياد است، از مشكلات دريافت پول،مذاكره، جلب اعتماد طرف مقابل و ... اما دوستان عزيز اوضاع اقتصاد خارجي هم آن قدر بد است كه از 10-20 درصد تخفيف هم به شدت استقبال ميشود، چه رسد به 200-300 درصد كاهش هزينه!
توصيه من اين است كه دليل اين تغيير را هم عيان بگوئيد كه شك نكنند كه كاهش قيمت معادل كاهش كيفيت است. در هر زمينه اي اين كار را ميتوان كرد، اما به نظرم دردسر صدور خدمات به مراتب كمتر از صدور كالاست. صدور خدمات خيلي راحت است، مسائلي مثل حمل و نقل و بيمه و ... هم نياز ندارد، يك بازار گردي ميخواهد و يك عزم جدي تا مرحمي شود بر زخمهاي نوسانات اخير.
در اين راه، شما به يك D احتياج داريد كه خيلي شما را از موانع نترساند و پيش برود، اما كنترلش را داشته باشيد كه ريسكها را هم ببيند.
من فكر ميكنم ايرانيان ميتوانند از اين تهديد جدي، وضعيت نابسامان شركتها را تحت تاثير مثبت قرار دهند.
خوشحال ميشوم نظراتتان را بفرمائيد، شايد با همفكري بتوانيم حركتهاي مثمرتري داشته باشيم، به خصوص در صنعت نرم افزار، دوستانيكه خارج هستند، ميتوانند نقش بزرگي ايفا كنند، كمي اعتماد، كمي همكاري، كمي كار تيمي، ميتواند چشم انداز جديدي را باز كند.
حتما راههاي ديگري هم هست،اما من به طور كلي خوش بين هستم.
سربلند باشيد